به رنگ آینه

نوشته ها وگزیده ها

به رنگ آینه

نوشته ها وگزیده ها

دنیای دیوانه ها ...

مردی در کنار رودخانه‌ای ایستاده بود.
ناگهان صدای فریادی را ‌شنید و متوجه ‌شد که کسی در حال غرق شدن است. 

IQ


فوراً به آب ‌پرید و او را نجات ‌داد...
اما پیش از آن که نفسی تازه کند فریادهای دیگری را شنید و باز به آب ‌پرید و دو نفر دیگر را نجات ‌داد!
اما پیش از این که حالش جا بیاید صدای چهار نفر دیگر را که کمک می‌خواستند ‌شنید ...!
او تمام روز را صرف نجات افرادی ‌کرد که در چنگال امواج خروشان گرفتار شده بودند ، غافل از این که چند قدمی بالاتر دیوانه‌ای مردم را یکی یکی به رودخانه می‌انداخت...!

هر چه میکشیم از دیوانگان میکشییم ..

پی نوشت :

- بازار دیوانه ها گرمه از دیوانه ها بترسید غرق میکنند ..

- دست وپا نزنید  خدا دیوانه هاشو هم دوست داره..

- پرواز را به خاطر بسپرید ...

- ابلهان عالم را ای خدا عذابی ده  خود به جانشان افکن درد و داغ فهمیدن ...

میلادمهدی

 mahdi

میلاد منجی عالم بشریت  حضرت مهدی (ع )بر همگان مبارک 

monji 

دیدبان

امان از حرف مردم  

عجب ملت پر آزاری هستیم بعضی ما ایرانی ها

 جمله امان از حرف مردم  که یادمون هست...

اون زمانا فقط شنونده بودم کاری به این حرفها نداشتم که هرکسی با صورتی برافروخته با خودش چه چیز نجوا می کند آگاه از حال دلشون نبودم اما حال بزرگ شدیم ورسیدیم به قد وقامت ادمایی که بهشون کاری نداشتیم . وباید گفت امان از حرف مردم.

تو این روزها به کسی کاری نداشته باشی بهت کار دارند  نمی دونم زندگی بعضی آدمای عجیب که کاری ندارند ودنبال سوژه هستند گره خورده به حرف و حدیث درآوردن برا همنوع خودشان البته نمیشه گفت این جماعت همنوعند » انگار با فرهنگ و رفتارشون گره خورده حرف دیگران زدن و درد سر درست کردن  و از همه بد تر سر دراوردن از زندگی خصوصی دیگران-  یکی میخواد به این افراد بفرماید که بابان دست بردارید از حاشیه درست کردن و کارهای پر خطر که نون وابی درآن نیست .

به تازگی  که نه قدمتی چند ده ساله دارد در ادارات هم همین اوضاع پیش آمده و انگ زدن ووصله چسبوندن به افراد جهت نون خوردن مرسوم گردیده است .همه این جماعت بیکار که حرفی برا گفتن ندارند  ذره بین درشتی دارند که گاه بی گاه خط قرمز ها رو رعایت نمیکنند یعنی خودشون رو صاحب اختیار دیگران می دانند به خودشون اجازه می دهند که حتی اگر از دستشون برآید بدون هیچ دلیل خاصی صرفا جهت  تفریح ونهایت جهت کنجکاوی بیشتر هم که شده تا جیب و تلفن شخصی دستبرد زده تا بفهمند که این آقا یا خانم چه کار داره می کند .شکر خدا اینگونه افراد هم زیاد دربیشتر مواقع مجهز نیستند به تکنولوژی های روز وگرنه دمان از روزگار همه در می آوردند .

این سبک ادبیات ونوشتن را خرده نگیرید دوستان- چرا که همه باید یاد بگیریم سرمون تو کار خودمون باشد وبه خودمان اجازه سرکشی درکار وامور دیگران ندهیم .

جالبه همه هم متخصص این جور اعمال نپسندیده هستند وحتی برای این اعمال واستراق سمع های بیخود وبی جهتشون ادله هم می آورند می گویند ما ماموریم واز این راه  نون میخوریم .

یادم نرفته هنوز تصویر رییس جمهور کشوری اروپایی بود که خیلی آزاد با لباس اسپرت داشت از عابر بانک خیابان پول دریافت می کرد  برای همه امری عادی بود  اما امان از حرف مردم که شخصی در ایران دکمه پیراهنش باز شود یا مثلا با همکارش سرصحبت را بازکند دیده بانها زیاد می شوند و تفسیرها غلط و  ببین برای او چه جهنمی درست می کنند اصلا به نظرم اگر یه روزی بنده قانون بفهمم وبدونم واجازه داشته باشم بعضی شغلهای  دولتی وغیر دولتی را درلیست سیاه شغل های کثیف قرار می دادم که جا بیفته برا همه که دیدبان خودشون باشند نه از دیگران ...

به امید آن روز که هرکس دیدبان خودش باشد عیوب خودش را ببیند جهت نون خوردن وفکر کردن بعضی از شغلهای کثیف را انتخاب نکند که انتقام بگیرد بدون هیچ عذری و به عدالت رفتار کند کارگر یا کارمندی را اگر خلاف کرده به همون اندازه مکافات کنند نه اینکه حکم بر اخراجش را بدهند . وخانه نشینش کنند .

این مطلب را امروز نوشتم چرا که یکی از بهترین ونیک ترین دوستانم را هفته گذشته به خاطر تجسس در زندگی شخصی اش بدون اطلاعش وهمچنین نوشتن مطلبی  دروب سایت شخصی اش به جای اینکه حکم صادرکنند صرفا به خاطر نوشتن مقاله ای آازاد نه توهین آمیز به بهانه های واهی اجازه ادامه کار به او ندادند.وامروز شنیدم به رحمت خدا رفته .وفقط این را می دانم فضا فضای  سکوت است .

---------------------------------------------------------------------------------

 پی نوشت :

- صاحبان اندیشه وفکر قلابی  لق لق زبون دارندو به براندازی ورسیدن به تمایلاتشان فکر می کنند .

- مردان گمنام و صاحب اندیشه خویشتن داری پیشه کردند  وبه دور از حاشیه به فکر فرار از این مهلکه اند.

- مردمان عادی در پی معاشند با زدن تو سر همدیگه ودراوردن به قول خودشان لقمه حلال

- وجدان ها هم رفتند که یه روز باز گردند واز اگاهی فقط استخوانش مانده که یه سری گرفتند دستشون وبه لیس زدن مشغولند

سرانجام حرص و آز...

عمرو لیث صفاری، در جنگ با امیراسماعیل سامانی، سپاهش شکست خورد و دستگیر گردید. در روز دستگیری، از فرد آشنائی خواست که برایش غذائی فراهم آورد. گوشتی در سطل برای طبخ و سد جوع او تهیه‌شد. از قضا، سگی سر در سطل فرو برد و از شدت حرارت گریخت و سطل در گردن سگ باقی ماند. عمرو، خندید و گفت: همین امروز آشپز سپاهیانم، گله می کرد که سیصدشتر برای حمل وسایل آشپزخانه کافی نیست و اکنون، غذای مرا یک سگ به‌سهولت حمل می‌کند.

عمرو، به اندوختن مال اهمیت می‌داد و اموال خزائن او، بیش‌تر از خراج و مالیات منطقه‌ی زیر فرمانش و اموال کشوری و لشکری، تأمین می‌شد. 

-----------------------------------------------------------

منبع:

تاریخ تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران در دوره‌ی صفاریان و علویان، تألیف پروین ترکمنی‌آذر و صالح پرگاری، انتشارات سمت،1384، ص 69.

 

آبی که به حضرت عباس(ع) التماس می‌کند

 مطلبی را یکی از همکارانم  دربخش یادداشت ازاد اینترانت کتابخانه ملی ثبت نموده بودند به نقل از فارس  جالب بود با خودم گفتم که در اطلاع رسانی این مهم  من هم نقشی داشته باشم...  :
ادامه مطلب ...

خال ومجادله بر سر آن...

 گرفتارم به خال زلف روی عنبرین مویی   فرنگی زاده شوخی کافری زنار گیسویی  ...

 

-------------------------- 

بحث مجادله خال درادبیات ما ایرانی ها = سعی کنید گرفتار خال کسی نشویدمسلما کسی که به خال فکر کند شاعر خواهد شد. 

--------------------------------  

 حافظ:

اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند بخارا را 

-------------------------------------- 
صائب تبریزی:
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سر و دست و تن و پا را
هر آنکس چیز می بخشد ز مال خویش می بخشد
نه چون حافظ که می بخشد سمرقند و بخارا را  

--------------------------------------------
شهریار:
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم تمام روح اجزا را
هر آنکس چیز می بخشد بسان مرد می بخشد
نه چون صائب که می بخشد سر و دست و تن و پا را
سر و دست و تن و پا را به خاک گور می بخشند
نه بر آن ترک شیرازی که برده جمله دلها را  

 

------------------------------------------------------------------  

واما محمد عیاد زاده لپ کلام ومعنی کرده ودست حافظ رو از پشت بسته مشاهده بفرمایید: 

 اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
خوشا بر حال خوشبختش، بدست آورد دنیا را
نه جان و روح می بخشم نه املاک بخارا را
مگر بنگاه املاکم؟چه معنی دارد این کارا؟
و خال هندویش دیگر ندارد ارزشی اصلاً
که با جراحی صورت عمل کردند خال ها را
نه حافظ داد املاکی، نه صائب دست و پا ها را
فقط می خواستند این ها، بگیرند وقت ما ها را.....؟؟؟ 

--------------------------------------- 

واماشاهد: 

اگر آن ترک شیرازی  

کمان ابرو ز چشمان خود گیرد

و دست از غارت دل های مشتاقان بردارد 

به یک لبخند زیبا ی او بخشم

همه دل های شیدا را...

مردان خدا...

امروز  داشتم صفحاتی از کتاب ۲جلدی فهرست کتب خطی کتابخانه شاهچراغ ع نوشته مرحوم علی نقی منزوی  را ورق میزدم  جدای از تلاش فراوانی که با دست خالی آن مرحوم برای این کتابخانه کشیده کار ارزشمندش جای تقدیر دارد . ... 

 

دربین فهرست کتب خطی که واقعابیانگر مجموعه ای نفیس وارزشمند کتابخانه احمدبن موسی است اول وآخر نسخه خطی تحفه عباسی نوشته شیخ محمد خراسانی معروف به موذن (دوره شاه عباس ثانی)  نظرم را به خود جلب کرد که خالی از لطف نیست بیتی از شعر انجام آن : 

 

مردان خدا زخاکدان دگرند                                     مرغان هوا زآشیان دگرند  

 

منگر تو به این چشم بایشان ،کایشان                    فارغ زدوکون وجهان دگرند  

 

پیامی به متخصصین قلابی پر ادعا...

با مطالعه 2کتاب مدیریت درعرض کوتاه ترین زمان ممکن وخم شدن به شکل دال درمحضر دانش دوستان ودعوت آنان برای شام با مدرک حشره شناسی هم اگر  دارید ره صد ساله را در یک شب بپیمایید ووارد خانه بخت گردید. مواظب باشید زمین نخورید.

پی نوشت: 

               - این روزا تصمیم بعضی دانش دوستان چنگی به دل نمی زندآنان سلیقه ای شدند .

              - اساسامرغ همسایه غاز است. 

              - فسفر اضافی خود را برای منافع دیگران به خرج ندهیدجانم.

معرفی کتاب ماخذ شناسی استاد وکاتب بی همتای قرآن احمد نیریزی

- سرشناسه: احسانی مقدم،علی،۱۳۵۸ -

- عنوان و نام پدید آورنده: کتابشناسی میرزا احمد نیریزی/ به کوشش فربد کامگار، علی احسانی مقدم، بنیاد فارس شناسی .

-مشخصات نشر: شیراز: انتشارات تخت جمشید،۱۳۹۰.

- مشخصات ظاهری:۲۴۸ ص.

- موضوع: نیریزی، احمد، قرن۱۲ق- کتابشناسی -خوشنویسان ایرانی.


کتاب حاضر به معرفی منابع و آثار مرتبط با احمد نیریزی نسخ نویس و کاتب بی همتای قرآن کریم درخارج و داخل کشور به خصوص کتابخانه های مهم ایران از جمله کتابخانه ملی  می پردازد، همچنین فهرستگان کشورهای مختلف و آرشیوهای ملی آن ها را مورد بررسی قرار می دهد که مهمترین آنها از طریق فهرست کتابخانه کنگره امریکا، فهرستگان باواریای آلمان (BVB)، فهرستگان انگلستان و ایرلند(COPAC) و همچنین وب سایت های مختلف از جمله وب سایت تحقیقاتی کارلسروهه آلمان(Karlsruhe institute of Technology) که دربرگیرنده ی فهرستگان های کتابخانه های مهم دنیا می باشد. همچنین با مکاتبات صورت گرفته با موزه ها و مجموعه داران مهم مانند: مجموعه ناصر دیوید خلیلی درانگلستان ، مشخصات نسخه های خطی غنی و کمیاب دررابطه با استاد نیریزی دریافت گردید تا نتیجه آن به شکل فهرستی از نسخ خطی و غنی ِ این کاتب قرآن کریم ارائه شود. 

تصویر جلد درادامه مطلب...

-شماره کتابشناسی ملی: ۲۲۹۳۴۳۷. ادامه مطلب ...

حضور درتالار تشریفات بیشاپور

دراوایل اردیبهشت ۹۰بود که به همراه همکار ودوست خوبم آقا فربد کامگار به یکی از شهرهای قدیمی ایران سر زدیم .اینجا یکی از شهرهای باستانی ایران است که درنزدیکی شهر کازرون قرار دارد ودرزمان ساسانیان ساخته شده است وامروز تنها ویرانه ای از آن برجا مانده .جالب بود مهندسی ویژه این شهر درآن زمان انگار از ارزش خاصی برخوردار بوده است بیشاپور تاقرن هفتم هجری آباد بوده است وازآن به بعد انگار به این شکل درآمده  به هر حال جای دوستان سبز ،هوایی تازه شد.  

farseyan

family

صحنه بی‌نظیر نجات جوجه پرنده توسط والدینش که توسط یک عکاس آماتور شکار شده است.
شاید کمتر کسی شاهد چنین صحنه‌ زیبایی از نزدیک بوده باشد. صحنه نجات جان جوجه پرنده توسط پدرو مادرش. صحنه‌ای که توسط یک عکاس خوش شانس شکار شده است.
این صحنه‌ واقعی تلاش بی‌دریغ پدرو مادر جوجه پرنده‌ای است که در حین تمرین پرواز تعادل خود را از دست داده و در حال سقوط است.
آنها می خواهند با تلاش فراوان، فرزندشان را به آشیانه برگردانند.این عکس به نام “خانواده” familyنام گذاری شده است. چرا که یک شاهکار عکاسی از تلاش یک خانواده برای نجات فرزندشان است.  
 

family

 

جمله روز

 


هر چه میخواهی آرزو کن
هر جایی که میخواهی برو
هر آنچه که میخواهی باش
چون فقط یک بار زندگی می کنی
و فقط یک شانس داری
برای انجام آنچه میخواهی 
 

چگونه باکتری به گوشت حلال سرایت نکرد...

لیلا شهرستانی محقق علوم اسلامی است که در امریکا زندگی می‌کند و در رشته میکرو بیولوژی تحصیل کرده است. وی دوره لیسانس را در دانشگاه کالیفرنیا استیت یونورسیتی فولرتون

ادامه مطلب ...

یادی از یک هنرمندهمشهری پرآوازه

sima 

سیما بینا در شهرستان بیرجند از استان خراسان جنوبی به دنیا آمد و از همان کودکی و از سن ۹ سالگی خوانندگی را در رادیو ایران آغاز کرد. او ردیف موسیقی ایرانی و تکنیک‌های آوازی را نزد اساتید بزرگی چون موسی‌خان معروفی و نصرالله زرین‌پنجه فرا گرفت. بعد از فارغ‌التخصیل شدن از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در سال ۱۳۴۹ تحصیل دانش موسیقی ایرانی و ردیف را نزد معلم یگانهٔ آواز، استاد عبدالله دوامی ادامه داد. او بعد از سال۱۳۵۷ در کنار تدریس موسیقی کلاسیک ایرانی و آواز به تحقیق و جمع‌آوری ترانه‌های محلی ایرانی و بازنویسی آهنگ‌های مردمی و روستائی، به‌خصوص موسیقی‌های محلی زادگاهش، خراسان پرداخته است. او با سفر به دورافتاده‌ترین نواحی در سرتاسر این ناحیه توانسته است مجموعه‌ای از ترانه‌ها و آهنگ‌های کمیاب و تقریباً فراموش‌شده را جمع‌آوری کند. او نخستین زنی است که پس از انقلاب کلاس تعلیم آواز دایر کرد. او همچنین نخستین زنی بود که در تالار وحدت کنسرت برگزار کرد.از سال ۱۹۹۳ میلادی تا به امروز به جشن واره های جهانی دعوت شده و موسیقی مردمی ایران رابه گوش جهانیان رسانده‌است. سیما بینا اکنون، بعد از عمری تلاش در راه حفظ موسیقی محلی ایران، تجسم سی سال تلاش بی‌وقفه و خستگی‌ناپذیر برای جهانی شدن موسیقی‌اش را در پیش‌روی خویش نظاره‌گر است.  

آواها ونواهای این بانوی موسیقی سنتی ایران را همه ایرانیان به خصوص خراسانی ها دوست دارند ودرخلوتشان زمزمه میکنند وآرام میگیرند تا شاد ترزندگی کنند.  

  • ای بت چین ای صنم
  • بنشین به کنارم
  • بیا تا قدر یکدیگر بدانیم
  • شاه منم، زیبا منم
  • این یار منه که می‌رود سربالا
  • چون شب خواندی
  • از خم زلفت دل شیدا شکست  
  • زلفای یارم بی نظیره را می توانید از قسمت صدا، آپلود شده به آدرس لینک بالا گوش دهید. پیشاپیش سال نوی شما هم مبارک
  • داستان هیزم شکن وسخن روز

    هیزم شکن صبح از خواب بیدار شد و دید تبرش ناپدید شده.
    شک کرد که همسایه اش آن را دزدیده باشد برای همین تمام روز او را زیر نظر گرفت.
    متوجه شد همسایه اش در دزدی مهارت دارد مثل یک دزد راه می رود مثل دزدی که می خواهد چیزی را پنهان کند پچ پچ می کند...
    آنقدر از شک خود مطمئن شد که تصمیم گرفت به خانه برگردد و لباسش را عوض کند و نزد قاضی برود!
    اما همینکه وارد خانه شد تبرش را پیدا کرد !
    زنش انرا جابجا کرده بود....
    مرد از خانه بیرون رفت و دوباره همسایه را زیر نظر گرفت!
    و دریافت که او مثل یک آدم شریف راه می رود حرف می زند و رفتار می کند...!
     
    سخن روز
    اگر شب هنگام کسی را در حال گناه دیدی فردا به آن چشم نگاهش مکن شاید سحر توبه کرده باشد و تو ندانی.              امام علی (ع)